Persian translation of Iran – Khamenei throws the gauntlet, the workers start to move (June 20, 2009)
خورگه مارتین
20 ژوئن
ترجمه بابک کسرایی
آیتالله علی خامنهای، رهبر معظم ایران، در خطبهی نماز جمعهی خود در مسجد دانشگاه تهران تمام قدرتش را پشت احمدینژاد قرار داد و هشدار قدرتمندی علیه تمام معترضین به تقلب انتخاباتی صادر کرد. او هر گونه ادعای تقلب در آرا را رد کرد و "پیروزی قطعی" احمدینژاد را اعلام کرد. او در ضمن غرب را محکوم به دخالت در مسائل ایران کرد. خطبهی او دو پیام روشن داشت. اول اینکه جمهوری اسلامی را نمیتوان زیر سوال برد. او گفت: "رقابت بین گروههای درون حکومت اسلامی و بیرون حکومت اسلامی نیست. بین گروههای طرفدار انقلاب و ضدانقلاب نیست. بین عناصر درون چارچوب حکومت اسلامی است. و مردمی که برای چهار نامزد رای دادند این کار را با اتکا و اعتماد به حکومت اسلامی انجام دادند". این به روشنی پاسخ به این واقعیت بود که اعتراضات تودهای هفتهی گذشته دارند نه فقط اعتبار انتخابات که خود نظام را زیر سوال میبرند و این بسیار نگرانکننده است. این واقعیت که خامنهای، که معمولا مستقیما در سیاست شرکت نمیکند و از پشت پرده عروسکها را تکان میدهد، با چنین کلمات قاطعی به میدان آمده نشان از این میدهد که طبقهی حاکم چقدر در مقابل چالشی که جنبش تودهای در مقابل نفس موجودیت جمهوری اسلامی قرار داده نگران است.
پیغام دوم هشداری قوی علیه تحرکات بیشتر بود. "بعضیها نباید فکر کنند که با آمدن به خیابانها میتوانند حکومت اسلامی را زیر فشار بگذارند و مقامات را به سازش اجباری تحمیل کنند. چنین فرضی اشتباه است" و سپس تهدید کرد: "تظاهراتهای خیابانی پس از انتخابات قابل قبول نیست. من میخواهم همه در هر دو طرف به این شیوه خاتمه دهند. در غیر این صورت عواقب ناآرامیها بر گردن کسانی است که به آن پایان ندهند... اگر عواقبی باشد مستقیما رهبران پشت صحنه را متوجه خود میکند".
نه فقظ تظاهرات مجاز نیست که اگر ادامه پیدا کند، شورش میشود و منظور از رهبران پشت صحنه احتمالا رفسنجانی و همچنین موسوی بود. یک هفتهی تمام است که صدها هزار و شاید حتی میلیونها نفر در تظاهراتهایی که میدانستند غیرقانونی است و مجوز ندارد شرکت کردند و رژیم قدرت توقفشان را نداشته است. حالا دولت هشدار داده که دیگر این موقعیت را تحمل نمیکند. دیگر توان این کاری را ندارد و پایگاه قدرتش دارد زیر سوال میرود.
هشدارهای خامنهای پیشامد تهدیدهای بیشتر از دستگاه دولتی شد. شورای امنیت ایران (بخشی از وزارت کشور) نامهای به موسوی فرستاد و او را شخصا مسئول اتفاقات امروز دانست (مخالفین فراخوان به تظاهرات تودهای دیگری دادهاند). "مسئولیت شما است که مردم را به تظاهرات غیرقانونی دعوت و تحریک نکنید و در غیر اینصورت مسئول عواقب آن خواهید بود". دستورات شورای امنیت به موسوی واضحند: "مسئولیت شما پیشگیری از شرکت مردم در چنین تظاهراتهایی است و نه اتهام زدن به مجریان قانون". آنها در ضمن اتهامی را که خامنهای در سخنرانی روز جمعه زده است تکرار میکنند: اینکه مردم تحت کنترل مامورین خارجی هستند. "به نظر ما شبکه سازمانیافتهای هست که به احتمال بسیار با گروههای مربوط با خارج ارتباط دارد و عمدا آرامش و امنیت مردم را بر هم میزند". هر رژیم سرکوبگری فکر میکند جنبش مردم کار "مامورین خارجی" و "مبلغین" است و نمیتواند اعتراف کند که هر جنبش تودهای حقیقی مردم ریشه در شرایط اقتصادی و اجتماعی دارد. انگار یک میلیون نفر میتوانند تحت رهبری "شبکه سازمانیافته" کوچکی از "گروههای خارجی" باشند!!
نامه شورای امنیت در ضمن به صراحت میگویند که نیروهای امنیتی در صورت برگزاری تظاهراتهای بیشتر چه میکنند. "البته که ما قبلا به نیروهای اعمال قانون دستور دادهایم با مسئله برخورد کنند". این باتوم است.
اما واقعیت اینجاست که حتی سخنرانی خامنهای هم شامل "هویج" بود؛ "امتیازی" که آماده شده بود تا به موسوی راه نجاتی داده شود که بتواند ادعاهایش را از طرق قانونی پیش ببرد. روز شنبه، شورای نگهبان ایران، این پیشنهاد را مشخصتر ساخت: "گرچه شورای نگهبان مسئولیت قانونی ندارد... ما آماده هستیم تا 10 درصد صندوقهای رای را به صورت اتفاقی در حضور نمایندگان نامزدها بشماریم". هم کروبی و هم موسوی، دو نامزد "اصلاحطلب"، جلسهی شورای نگهبان را که به آن دعوت شده بودند تحریم کردند و تنها رضایی، نامزد "محافظهکار"، در جلسه شرکت کرد. رضایی مدعی بود که او در واقع بین 2.5 تا 7 میلیون رای آورده است و نه 680 هزاری که نتایج رسمی میگویند.
مشکل اینجاست که وعدهی بازشماری بخشی از آرا برای جنبش تودهای که بهرحال به هیچ وجه تحت کنترل موسوی نیست، بسیار اندک و بسیار دیر است. در واقع بسیاری از تظاهراتهای هفتهی گذشته روی این الگو پیش رفتهاند: تظاهراتی توسط فردی نزدیک به موسوی اعلام میشود، سپس لغو میشود، اما تودهها علیرغم این موضوع تجمع میکنند، موسوی میرود تا حضور داشته باشد و مردم او را ببینند تا "رهبری" جنبش را از دست ندهد.
تهران همین الان پر از شایعه است که تظاهرات تودهای امروز بعدازظهر لغو شده است. مجمع روحانیون مبارزِ "اصطلاحطلب" به رهبری خاتمی، اعلام کرده که از آنجا که مجوز رسمی داده نشده امروز "راهپیمایی نخواهد بود". اما اگر خود موسوی هم اعتراض را لغو کند، احتمالا راهپیمایی برگزار میشود و اینگونه امکان دارد او به طور کلی کنترل جنبش را از دست بدهد. به گفتهی رِو بالا، تحلیلگرِ استراتفور، از شرکتهای اطلاعات جهانی: "این اعتراضات اغلب جانِ خود را میگیرند و اگر رهبران آنها را لغو کنند مردم باز هم به خیابان میآیند و در نتیجه سرکوب انجام میشود".
در نتیجه امروز روزی حیاتی در جنبش است. روشن است که دولت نمیتواند به تظاهرات اجازه پیشروی دهد و از تمام نیروهای در اختیارشان برای این کار استفاده میکنند. هر انقلابی به نقطهای میرسد که تودهها دیگر از سرکوب نمیترسند و سرکوب نتیجهی عکس میدهد و جنبش را ارتقا میبخشد. این میتواند همان لحظه باشد. در هفتهی گذشته فیالحال نشانههایی بوده که بخشهایی از پلیس با معترضین همدلند. احتمال میرود که نیروهایی قابل اعتمادتر علیه راهپیمایی امروز استفاده میشوند.
تحول حیاتی اینجاست که در چند ساعت گذشته شاهد آغاز ورود طبقهی کارگر به جنبش تودهای به عنوان نیرویی روشن با هویت خود بودهایم. پنجشنبه 18ام، سندیکای کارگران اتوبوسرانی واحد بیانهای در حمایت از جنبش تودهای منتشر کرد. این خبر مهمی است چرا که این سندیکا یکی از رزمندهترین بخشهای طبقهی کارگر ایران است که مبارزهای طولانی برای پذیرش سازمان کارگری را علیرغم سرکوب وحشیانه از سوی جمهوری اسلامی پیش برده است. سندیکای واحد به درستی پیش از انتخابات اعلام کرده بود که هیچ کدام از نامزدها حامی منافع کارگران ایران نیستند اما اکنون، مجددا به درستی، "تظاهرات عظیم میلیونها نفر از مردم از تمام سنین، جنسیتها و اقلیتهای ملی و مذهبی در ایران" را تشخیص میدهد و به روشنی اعلام میکند: "سندکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به کلی از جنبش مردم ایران برای ساختن جامعه مدنی آزاد و مستقل حمایت میکند و هرگونه خشونت و سرکوب را محکوم میکند".
اما حتی مهمتر، حرکت کارگران کارخانهی عظیم ایران خودرو است. کارگران در این کارخانهی خودروسازی، که با 100 هزار کارگر که 30 هزار نفرشان در یک کارخانه هستند بزرگترین در خاورمیانه است، روز پنجشنبه، 18 ژوئن، در حمایت از جنبش انقلابی مردم اعتصاب کردند. آنها در بیانیهای کوتاه که ما اینجا تمامش را منتشر میکنیم، میگویند:
"ما همبستگی خود با جنبش مردم ایران را اعلام میکنیم
آنچه امروز شاهد آنیم، توهین به شعور مردم و نادیده گرفتن آرای آنان و زیر پا گذاشتن اصول قانون اساسی توسط دولت است. وظیفه ی ماست که به این جنبش مردمی بپیوندیم. ما کارگران ایران خودرو روز پنجشنبه 28/3/88 در هر سه شیفت کاری به مدت نیم ساعت، با دست کشیدن از کار اعتراض خود را نسبت به سرکوب دانشجویان، کارگران، زنان و قانون اساسی اظهار کرده و با جنبش مردمی ایران اعلام همبستگی می کنیم.
شیفت صبح و عصر از ساعت 10 الی 30/10
شیفت شب از ساعت 3 الی 30/3 نیمه شب
زحمتکشان ایران خودرو"
این دو بیانیه و اعتصاب کارگران ایران خودرو اهمیتی بسیار دارند. اینها دو تا از پیشرفتهترین بخشهای طبقه کارگر ایران هستند که پیشتاز جنبش نوظهور و جدید اتحادیههای کارگری شدهاند. آنها اندیشه میلیونها کارگر دیگر را که هنوز با بیانیههای رسمی جلو نیامدهاند، بیان میکنند. همانطور که آلن وودز پنجشنبه توضیح داد:
"طبقهی کارگر قدرتی دارد که میتواند جامعه و دولت را فلج کند. بدون مجوز این طبقه چراغی روشن نمیشود، چرخی نمیچرخد و تلفنی زنگ نمیزند. ما از اعتصاب عمومی صحبت میکنیم. ایدهی اعتصاب عمومی مطرح شده اما اجرا نشده است. این مسئلهای کلیدی است!" (ایران: جنبش چگونه میتواند پیشروی کند؟)
اعتصاب کارگران ایران خودرو میتواند آغاز موجی از اعتصاب باشد. در سال 1979 این اعتصاب کارگران نفت بود که بالاخره شاه را پایین کشید. وظیفهی مارکسیستهای انقلابی حمایت کامل از این جنبش و بخصوص به پیشرفتهترین لایههای آن، طبقهی کارگرِ سازمانیافته، است.