Persian translation of Ahmadinejad, Peres and Obama: each one doing his own thing, but they all have something in common (December 7, 2009)
برگردان از متن انگلیسی: آرمان پویان
توضیح سایت "در دفاع از مارکسیسم": احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران، به تازگی از برزیل بازدید نموده است. برخی در میان چپ، به اشتباه به این توهّم درغلتیده اند که رژیم احمدی نژاد می باید به خاطر "ضدّ امپریالیست" بودنش، به نحوی مورد حمایت قرار گیرد. در این جا ما بیانیۀ رفقای "چپ مارکسیست" را منتشر می کنیم؛ طی این بیانیه، آن ها توضیح می دهند که احمدی نژاد، به هیچ رو دوست طبقۀ کارگر نیست.
***
بازدید محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران، از برزیل در تاریخ 23 نوامبر، با تظاهرات هایی در مرکز چند ایالت همراه شد. نکتۀ قابل توجّه در این میان، گوناگونی تظاهرکنندگان بود: از گروه های حقوق بشر گرفته تا فعّالین حقوق دگرباشان (GLBT)، صهیونیست ها و سایر گروه های مذهبی. رسانه ها نیز این وقایع و منتقدین رژیم فعلی ایران را برجسته نمودند.
مجلۀ بریتانیایی "اکونومیست"، در مقاله ای به تاریخ 26 نوامبر به خوبی نشان داد که چه گونه امپریالیسم از تور احمدی نژاد در آمریکای لاتین نگران است. به نوشتۀ این مجله، در شرایطی که احمدی نژاد "در بسیاری از کشورها، چهره ای ناخوشایند دارد و ضمناً در مملکت خود هم پس از انتخاب مجدّدِ مناقشه انگیزش، تحت فشار قرار گرفته"، قادر است تصویر خود را در کشورهایی نظیر ونزوئلا، اکوادور و بولیوی بهتر کند.
مجلۀ مذکور، هشداری هم می دهد: «" پذیرش" رهبر "جدل انگیز" ایران از سوی برزیل، تلاش این کشور را برای ایفای نقشی مهم تر در سیاست جهانی، با دادن مشروعیّت به دولتی که به حقوق بشر تعدّی می کند و سیاستمداران مخالف خود را راهی زندان ها می کند، به خطر می اندازد.»
ریاکاری رسانه های جمعی حدّ و اندازه ای ندارد. این موضوع حقیقت دارد که شک و گمان های بسیاری در مورد شیّادی در آخرین انتخابات ریاست جمهوری ایران وجود دارد. تظاهرکنندگان به طرز وحشیانه ای سرکوب شدند، به طوری که 72 کشته برجای ماند و بیش از 4000 نفر از تظاهرکنندگان بازداشت گردیدند. امّا آمارهای مشابهی در مورد شیمون پرز، رئیس جمهور اسرائیل که دو هفته زودتر از برزیل بازدید نمود، وجود دارند که به مراتب متأثرکننده تر هستند. در سال 2008، طی حملات به نوار غزّه، 1400 فلسطینی جان باختند که 300 نفر از آنان کودکان بودند. امّا هیچ یک از این رسانه های جمعی جرأت نکرد تا رئیس جمهور اسرائیل را "تروریست" خطاب کند. دیگر در مورد اوباما، که جایزۀ صلح نوبل را به خاطر فرستادن سربازان بیش تر به افغانستان از آن خود، چه می توانیم بگویم؟
درگیری ]رژیم ایران[ با امپریالیسم آمریکا موجب شده است تا برخی از احزاب و فعّالین چپ نسبت به رژیم آیت الله ها نظر مساعد یا حتی سمپاتی پیدا کنند. به وضوح، ما به عنوان مارکسیست، از ایران در مقابل دخالت امپریالیستی دفاع می کنیم. امّا این به آن معنا نیست که ما باید دولت این کشور را متحد جنبش کارگران در نظر بگیریم. کاملاً برعکس؛ انقلاب 1979 ایران، که دیکتاتوری محمّد رضا شاه پهلوی را سرنگون ساخت، یک جنبش توده ای واقعی، همراه با اشغال کارخانجات و زمین، اعتصابات عمومی و تشکیل شورای کارگران، دهقانان و دانشجویان بود.
امّا عروج بنیادگرایی اسلامی، در بین سال های 1979 و 1983، به عنوان واکنشی به ژرف ترین پیروزی های انقلاب، صورت گرفت. حدود 30.000 نفر از مبارزین چپ از سوی بنیادگرایان روانۀ زندان گشتند یا به قتل رسیدند. پس از 30 سال، نابرابری اجتماعی در ایران رو به افزایش است.
کسی نمی تواند تصوّر کند که میلیون ها نفری که امسال، در قالب بزرگ ترین بسیج توده ای از انقلاب 1979 تاکنون، به خیابان های تهران آمدند، همگی بخشی از خرده بورژوازی ایران و آن گونه که آیت الله ها می گویند، تحت تأثیر سرویس های اطّلاعاتی امپریالیستی بوده اند. چنین نقطه نظری، اقدام مستقل طبقۀ کارگر این کشور را کم تر از میزان واقعی برآورد می کند. توده ها در تهران، از کارگران و جوانانی تشکیل شده بودند که ضمن مبارزه علیه تقلّب انتخاباتی، به خیابان ها آمدند تا علیه سرکوب اقلیّت های قومی کرد و عرب و سرکوب زنان، و برای به رسمیّت شناخته شدن حقوق اتحادیه های کارگری-همانند حقّ اعتصاب، تجمّع و تشکّل- و نان، کار، بهداشت و آموزش برای همه، به مبارزه بپردازند.
اوباما، احمدی نژاد، پرز... اهمیّتی ندارد که آن ها کت و شلوار بپوشند یا عبا و عمّامه؛ کسانی که طبقۀ کارگر را در مذبح سرمایه داری قربانی می کنند، همیشه دشمن ما خواهند بود.
اصل مقاله را به زبان پرتغالی از لینک زیر بخوانید:
http://www.marxist.com/ahmadinejad-peres-obama-alguma-coisa-em-comum.htm
متن انگلیسی:
http://www.marxist.com/ahmadinejad-peres-obama-something-in-common.htm
Source: Militant