Persian translation of Chavez nationalises Venepal under workers’ control by Jorge Martin (January 20, 2005)
از: هورهه مارتين در سايت www.marxist.com
پنجشنبه 20 ژانويه 2005
ترجمه و خلاصه از: سارا قاضی
صبح روز 19 ژانويه، چاوز در کاخ رياست جمهوری ونزوئلا در شهر کاراکاس و در حضور کارگران ونپال و رهبران اتحاديه های کارگری، قانون شماره 3438 که ونپال را از قيد مالکيت خصوصی در می آورد، امضاء نمود. کارخانه ونپال از اين پس با مشارکت کارگران و دولت اداره خواهد شد.
اين پيروزی مهمی برای کارگران ونپال است، اما مهمتر از آن قدمی بزرگی برای انقلاب بوليواری بوده است. ونپال يکی از عمده ترين توليدکنندگان کاغذ و مقوا در ونزوئلا می باشد. زمانی بود که اين کارخانه 1600 کارگر را استخدام کرده و 40 درصد بازار کشور را دست خود داشت و يکی از توليدکنندگان اصلی در آمريکای لاتين بشمار می آمد. اما مديريت آن تدريجاً باعث شد تا اين شرکت، بازار و درآمدش را از دست بدهد. در آوريل 2002، در زمان حيات کوتاه کودتای نظامی برعليه چاوز، بعضی از سهامداران اصلی اين شرکت در مراسم سوگند رئيس جمهور غيرقانونی آن زمان، «پدرو کارمونا» حضور داشتند. در جريان اخراج کارفرمايان از محل کار که برعليه دولت چاوز در دسامبر 2002 و ژانويه 2003 انجام گرفت، کارگران در مقابل اعمال کارفرمايان به منظور فلج کردن کارخانه، مقاومت نمودند.
در ژوئيه 2003، صاحبان کارخانه اعلام ورشکستگی کردند، اما کارگران جواب آنها را با گرفتن کارخانه و شروع به توليد کردن تحت کنترل کارگری، دادند. به قول يکی از کارگران که در «کميته عمل» اتحاديه هم هست، در طول اشغال کارخانه «کارگران که توليد را سازماندهی کردند، کارخانه بهترين سطح توليد را داشته و ميزان زائدات حاصل از توليد را نيز به سطح بی سابقه ای پايين آوردند.» (روزنامه ال توپو اُبررو 16 سپتامبر 2004). پس از 77 روز مبارزه، توافقی سخت بدست آمد، اما دوام نياورد. در سپتامبر سال پيش، صاحبان کارخانه مجدد توليد را قطع کردند و مبارزه کارگران از آنجا دوباره شروع شد.
از ابتدای مبارزه کارگران، ملی شدن کارخانه را تحت کنترل کارگری مطالبه نمودند. اين مطالبه از طرف رفقای «جريان مارکسيستی انقلابی» (Revolutionary Marxist Current) پيشنهاد شده بود. در شهرهای «مورون» و کاراکاس تظاهرات گذاشته شد و آکسيون های همبستگی بوسيله کارگران ساير کارخانه ها اجرا گرديد.
پس از ماه ها مبارزه، بالاخره روز 13 ژانويه، زمانی که عده از نمايندگان کارگران ونپال به کاراکاس رفتند تا خواهان راه حلی گردند، «مجلس ملی» ونپال و تأسيسات وابسته به آن را «مفيد برای عموم مردم و از جمله منافع اجتماعی اعلام نمود.» اين، مقدمه قانونی شد که چاوز حالا امضاء کرده است. اين پيروزی حاصل مبارزه و مقاومت کارگران ونپال است که آگاهانه به کسب پشتيبانی مردم محل دست زدند.
چاوز در مراسم امضاء و در حضور تعداد بسيار زيادی از کارگران ونپال و کارگران اتحاديه، گفت: «ما در اينجا داريم الگوی تازه ای را می سازيم و به همين دليل در واشنگتن از دست ما عصبانی هستند... الگوی پيشرفت ما اشاره بر تغيير در دستگاه توليدکننده دارد. طبقه کارگر بايد متحد شده، آموخته و در کار سهيم باشد.»
قبل از چاوز، قديمی ترين کارگر ونپال بلندگو را گرفته و راجع به چهار ماه مبارزه طولانی و از خود گذشتگی هايشان صحبت کرد. او که «ادگار پنيا» نام دارد، منشی عمومی اتحاديه کارگران ونپال می باشد. او در باره پروژه ای که کارگران پياده کرده و به کارفرمايان ثابت کردند که با منفعت است و در نتيجه راه را برای سلب مالکيت از صاحبان کارخانه باز کرد، صحبت نمود.
سپس چاوز به سخنرانی پرداخته و گفت که نظام سرمايه داری الگويی است مبنی بر برده داری و « به همين دليل واشنگتن نشينان انقدر عصبانی هستند. چون ما می خواهيم خود را از يوغ نظام سرمايه داری رها سازيم. درست همانطور يکه آنها سال ها پيش از عقايد «ليبتادور سيمون بليوار» عصبانی بودند.»
چاوز در ادامه صحبتش گفت که«آنهايی که از روند انقلابی در ونزوئلا ناراحت هستند، می توانند همواره ناراحت باقی بمانند، زيرا که هيچ کس نمی تواند ما را از آن محروم نمايد.» او در ادامه صحبت های خود افزود که «نقش کارگران در اين الگو بنيادی است و اين، فرق بين اين الگو و الگوی نظام سرمايه داری است. او سپس بر امر «تغيير روابط توليد» تأکيد ورزيد.
«اما سرمايه داری می خواهد کارگران را به نابودی کشد... در اينجا ما داريم روند رهايی کارگران را طی می کنيم و به همين دليل واشنگتن نشينان از ما ناراحت هستند.»
چاوز با تکرار گفتار لنين گفت که «نظام سرمايه داری ليبرال نو مرحله نهايی ديوانگی نظام سرمايه داری است. او سپس ادامه داد که «در ونزوئلا ما در جنگ هستيم، اما نه به اين معنی که به کشوری ديگری حمله می کنيم، بلکه به اين معنی که ما در جنگ با بينوايی و فقر هستيم.»
او در ادامه صحبت خود توضيح داد که هدف از زير پوشش دولت قرار دادن کارخانه ها، تغيير شرايط استثمارکننده ای است که کارگران در الگوی سرمايه داری، تحت عنوان رسيدن به ظرفيت کامل توليد در صنايع، به آن تن داده اند. چاوز سپس افزود با وجود اين کارخانه ها دولت، در ترغيب سرمايه داری دولتی نيست، بلکه حالت همکاری با مديريت را به عهده می گيرد. «ما نبايد از کارگران ترسی داشته باشيم؛ آنها روح شرکت ها هستند.»
چاوز اگر چه گفت که «تصاحب ونپال امروز، حرکتی خاص است...اگر شما مالک زمينی هستيد، آن زمين از آنِ شما است و ما آنرا از شما نخواهيم گرفت.» اما همچنين روشن نمود که «هر کارخانه ای که تعطيل يا رها شده باشد، ما آنرا تصاحب خواهيم کرد. همه آنها را.»
او افزود: «من تمام رهبران کارگری را به اين عمل دعوت می کنم.» اين درخواستی روشن به کارگران ساير کارخانه ها است که تا کنون درگير مبارزه خود در کارخانجات اشغال شده بوده اند. کارگران اين گونه کارخانه ها نقداً در حال بسيج مجدد خود می باشند.
اين بی شک قدم بزرگی در جهت صحيح می باشد. اما می بايد به ساير بخش های اقتصاد کشور هم که زير انحصار و کنترل نظام سرمايه داری است، بسط يابد. اين می بايد شامل حال نظام بانکی شود (که در حال حاضر تحت کنترل دو سرمايه چندمليتی اسپانيايی زبان است) و مخابرات کشور (که تحت کنترل شرکت های چندمليتی ايالات متحده است) و بخش توزيع مواد غذايی (که در دست چند شرکت ونزوئلايی است که مالک آنها کسانی هستند که کودتا را ترتيب دادند) و نظير اينها. اينها هم مانند کارخانه ونپال می بايد از تصاحب مالکانشان درآمده و تحت کنترل کارگری قرار گيرد. به اين ترتيب، کل اقتصاد را می توان به نفع اکثريت مردم زحمتکش برنامه ريزی کرد. اين تنها راه تضمين پيروزی انقلاب است. کنترل يا مديريت کارگری اگر به يک کارخانه محدود گردد، در دراز مدت نمی تواند بطور بنيادی مسئله را حل کند.